فروشگاه اینترنتی2016 | ||
یکی از دوستداران علی دچار لغزشی شد. امیرالمومنین پنجه راستش را برید. آنرا به دست چپ اش گرفت. قطرات خون میچکید واو میرفت. ابن الکواء (خارجی آشوبگر) خواست ازاین جریان برضد علی استفاده کند. با قیافه ی ترحم آمیز جلو رفت و گفت:دستت را کی برید؟ درجواب گفت: پنجه ام رابرید سیدجانشینان پیامبران پیشوای سفید رویان قیامت ذی حقترین مردم نسبت به مومنان علی ابن ابیطالب و..... ابن الکواء گفت:وای بر تو! دستت را میبرد واینچنین ثنایش میگویی؟! گفت:چرا ثنایش نگویم وحال اینکه دوستی اش با گوشت وخونم در آمیخته است. به خدا سوگند نبرید دستم راجز به حقی که خداوند قرار داده است. [ پنج شنبه 89/4/3 ] [ 1:3 عصر ] [ لن ترانی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |