درهمه کتب ویا کتب معتبر نگاهی کنید.نظراتی که درمورد خلقت هستی دارند.یک نظر ماتریالیسم دیالیکتیکی یا همان بینگ بنگ بزرگ در ابتدای جهان را موافق است و اینکه هر معلول وحرکتی درجهان علتش همان انفجار بوده وروزی ازحرکت می ایستد.نظر دیگر وجود خالق یکتا وتدبیر اوست.درهرحالتی معلول علت دارد.بعد از پذیرفتن اینکه هرچیزعلتی دارد پس افراد شخص مانند پیامبران . دانشمندان و فیلسوفان باید برای کار وحرف خود علت داشته باشند. وقتی پیامبری دروغ نمی گوید .پس علتی دارد که جدای جنبه ی معنوی باید به کار مادی گرا نیز بیاید. پیامبر پول اضافی ندارد که خمس بدهد یا انفاق کند پس باید جدای نفع معنوی نفع مادی آنرا هم ببیند.نمازصبح الکی دو رکعت نشده است.بلند خواندن نماز صبح بی علت نبوده است.حجاب زن بیهوده نبوده است وعلاوه بر نفع معنوی باید نفع مادی هم داشته باشد زیرا این قوانین را مادیگرایان نیز قبول دارند واینکه اظهار نمی کنند بخاطر منفعتی است که از پوشاندن ان می برند.وگرنه علت اینکه چرا مردان ختنه میکنند برای اینست که تا درصد زیادی از بیماریهای عفونی و ایدز جلوگیری کنند. متفکران جهان اعم از مادی و معنوی بر اینکه گفتار و رفتار پیامبران بی علت نبوده اقرار دارند و بر طبق  ان برنامه ریزی میکنند. البته منظور ما از متفکر اعم است و متفکر مادی گرا . جانی و خون خوار و متفکر معنوی و با وجدان را شامل می شود.بعد از پیامبران اداره جهان به عده ای خاص واگذار شده است که به امام تعبیر می شود.از انجا که نمی خواهیم عقایدمان تحمیلی باشد به این بحث نمیپردازیم .فقط همین قدر که امثال عمر و ابوبکر و عثمان و معاویه به برکت نام علی دنیایی  اباد کردند و مسیحیان و کلیمیان و زرتشتیان و یهودیان و... به برکت نام محمد دنیای خود را ساختند. واما بعد...

در دنیا جنگی اتفاق افتاد و کشور هایی زاده شدند. علتها را یافتند و استفاده کردند. منطقه خاورمیانه را شناختند و با فکر خود برای انها برنامه ریزی کردند. نفت سیاه را بین خود تقسیم بندی کردند. از حکومتهای سلطنتی متنفر بودند.در جنگ جهانی دوم در  ظرف مدت کوتاه رضاخان را برکنار و محمدرضا را جانشین کردند.اما دیگر سهم انگلیس و امریکا تمام و سهم روسیه و شوروی بود. مذهبی ها ان روزها به سیاست کار نداشتند پس بر علیه نماز و روزه و منبر مقاله نوشتند و خود با شبکه بی بی سی مردم را تحریک کردند وگرنه ایرانی جماعت از کجا خبر داشت که سال پنجاه و شش امریکا نفت را میبرد و یا از کدام خبرگذاری می فهمید که در ایران برعلیه دین کار می شود. برای کنار زدن شاه ایران از راه متدینین وارد عمل شدند ولی نمی دانستند که همه ی مذهبی ها بی سیاست نیستند. رهبران مذهبی سیاست را بکار گرفتند و انچه انها می خواستند نشد و نشد که حکومت را از مذهبی ها بگیرند و نفت راببرند. پس دو کشور دوست وتنها کشورهایی که در جهان اغلبشان شیعه و هم مسلک بودند به جان هم انداختند ولی جواب نگرفتند.هنوز هم در عراق و شام برنامه ریزی میکنند تا زخمی که خوردند را جبران کنند.انها تازه بوجود امده اند و اینهمه تلاش میکنند و ما با اینهمه سابقه تمدن چکار میکنیم. انها مادیگرایند ولی گویی به قوانین خدا بیشتر اعتقاد دارند. خداوند قانونی دارد که هرکس باهر فکری در هر جهتی تلاش کند به ان می رسد. انها این قوانین را قبول دارند و به ان می رسند. با اینحال می شود گفت بی دین هستند.دین از سیاست لحظه ای جدا نیست .قوانین زیادند باید انها را قبول کنیم. یک قانون میگوید گشاده دستی و خوش اخلاقی انسان کافر را به بهشت میبرد .پس به ایمان خود مغرور نباشیم. مادیگرایان شاید این قانون را دیده اند که مادی گرا شده اند.

خدا همه ی بندگان را دوست دارد چه مادیگرا و چ غیر مادیگرا